عاقبت مشاجره ممکن است افتادن به سختی و مرارت باشد. هر یک از شما با زخم هایی که برداشتهاید ممکن است به راحتی به سکوت یا پاسخ های تک کلمهای پناه ببرید. ممکن است وسوسه شوید مثل بچهها رفتار کنید. هردوتان میخواهید بار دیگر به هم نزدیک شوید، اما احساس رنجش و ناراحتی میکنید و از همسرتان توقع دارید اوضاع را بهتر کند.
آشتی کردن ممکن است آسان باشد، اما فقط درصورتی که بتوانید با خود بزرگساتان ارتباط برقرار کنید و هر گونه رفتار یا احساس بچگانه ای را کنار بگذارید. اگر میخواهید رابطهی زناشوییتان به حال قبل بازگردد، باید از این قوانین آشتی پیروی کنید:
✔️بدخلقی نکنید. درست است که دلخور، ناراحت و عصبانی هستید، اما عقبنشينی و فرورفتن در سکوتی بچگانه و توأم با کج خلقی به شما یا همسرتان کمکی نمی کند. متوجه باشید دارید چه می کنید، لجبازی را کنار بگذارید و بَر نزدیک شدن مجدد به یکدیگر تمرکز کنید.
✔️تشبیه نکنید. میل به تلافی یکی دیگر از آن واکنش های بچگانه ی رایج پس از مشاجره است. صدای کودک درونتان به شما میگوید انتقام بگیر و همسرت را همانطور که تو را رنجاند، برنجان. اما اگر کمی بیشتر به عمق بروید میبینید آنچه کودک درونتان واقعاً میخواهد این است که همسرتان را محکم در آغوش بگیرید و دوباره به او نزدیک شوید تا بتوانید به جای این حرف ها با هم بیرون بروید و بازی کنید.
✔️زخم خشک شده را نکَنید. بعد از مشاجره ممکن است شدیداً وسوسه شوید که مدام اتفاقی را که افتاده در ذهن مرور کنید: مدام حرف های همسرتان را به یاد میآورید، به پاسخی کوبنده تر فکر میکنید، نچ نچ میکنید و زیرلب به ناعادلانه بودنِ همهچیز لعنت میفرستید. این هم واکنش کودکانه دیگری است که جز دامن زدن به احساسات منفی شما و به تأخیر انداختن روند بهبودتان حاصلی ندارد.
وقتی بتوانید با خود بزرگسالتان ارتباط برقرار کنید، آماده خواهید بود که احساسات منفی را کنار بگذارید و بر نحوهی از میان برداشتن شکاف و حس مسائل عمیق تر تمرکز کنید. هرچه زودتر این کار را بکنید سریع تر احساس بهتری یافته و زودتر می توانید به سایر جنبه های زندگیتان بپردازید.