افراد کاریزماتیک به شدت جلب توجه می کنند. به همین دلیل طبیعی است که فرض کنید آنها می توانند رهبرانی توانمند باشند. با این حال ، همیشه اینگونه نیست. وقتی صحبت از رهبری اجرایی می شود ، کاندیداهای جذاب و پرطرفدار، اغلب به صدر جدول می روند اما قضاوت در مورد شایستگی یک رهبر تنها به دلیل کاریزما داشتن می تواند خطرناک باشد.
در این نوشتار ، ما در مورد این موضوع صحبت خواهیم کرد که چرا کاریزما می تواند در روند استخدام بسیار گمراه کننده باشد ، برخی از اشکالات مهم افراد کاریزماتیک چیست و چگونه باید رهبران واقعی به جای این دسته از افراد انتخاب شوند.
کاریزما میتواند علامت نادرستی از صلاحیت فرد باشد
به افراد برونگرا با جذاب ترین شخصیت ها فکر کنید.
آن ها اغلب با این تصور که زندگی شبیه یک مهمانی و دورهمی بزرگ است به شهرت و محبوبیت زیادی دست میابند. غالباً چنین افرادی ، در سیاست و سرگرمی و همچنین دنیای تجارت می توانند راه خود را به سمت موقعیت های مهم پیدا کنند. اما کاریزما به تنهایی معیار ضعیفی برای رهبری مؤثر است. این واقعیت را هرگز نباید نادیده گرفت که رهبران بد ، چه جذاب و چه غیر جذاب، می توانند ویرانگر باشند و خسارت های ماندگار و غیر قابل جبرانی به سازمان وارد کنند.
افراد کاریزماتیک امتیاز و برتری زیادی برای دستیابی به قدرت دارند، زیرا حس جاه طلبی آن ها بالاست.
اما جاه طلبی به هیچ وجه تضمین کننده اخلاق و صداقت نیست، چیزی که رهبران حقیقتا خوب، از آن برخوردار هستند.
کاریزما میتواند علامتی هشداردهنده
از مشکلات عمیق تر درلایه های پنهانی شخصیت فرد باشد
برای مثال ، ازخودراضی بودن می تواند یکی از بدترین ویژگی هایی باشد که یک رهبر کاریزماتیک درون خود مخفی کرده است. جذابیت او می تواند خودشیفتگی عمیق و همچنین عدم توانایی سازش و کار با دیگران را در بر بگیرد.
اغلب به محض اینکه چنین فردی اقدام به تصمیم گیری می نماید ، حس مخالفت و سرکشی در افراد سازمان زنده می شود. اما اکثر این مخالفت ها از جانب او بی جواب می ماند و یا سرکوب میگردد. در نهایت ، زیردستان با سردرگمی و روحیه پایین کار را دنبال می کنند.
همچنین ، این رهبران می توانند به محاسنی که کاریزماتیک بودن برایشان به ارمغان آورده اعتیاد پیدا کنند و بخش بزرگی از زمانشان را صرف لذت بردن از محبوبیت خود نمایند. آنها دائما به تحسین اظهارات مثبت از جانب طرفداران می پردازند ، و این محبوبیت لذت بخش، افراد کاریزماتیک را ترغیب می کند تا به این سبک از زندگی با اتکای به شهرت ادامه بدهند. چنین رهبری پس از تثبیت نفوذ خود در اذهان عمومی، به آسانی میتواند نظرات مخالف و بعضا سازنده را سرکوب کند.
سرانجام با تثبیت قدرت یک رهبر کاریزماتیک
داخل سازمان، داوری و عدالت و انصاف، اغلب از بین می رود. چنین رهبری به جای اینکه با دیگران برای رسیدن به اهداف گروه، درگیر استدلال و دلیل آوردن باشد و ذهن خود را خسته کند ، تمایل دارد قلدری و زور را امتحان نماید. در چنین فضا و جو آشفته ای، سازمان میتواند از درون به بیرون ویران شود.
چگونه میتوان رهبران مناسب را گزینش کرد
استاندارد بالایی برای رهبری وجود دارد. رهبران نباید فقط بر اساس کاریزما و جذابیت ، بلکه باید براساس توانایی آنها در جمع کردن همه افراد به دور خود ، در جهت همکاری و کار گروهی انتخاب شوند.
یک رهبر باید خصوصیات دیگری مانند بلوغ ، علاقه به موفقیت همه اعضا و توانایی تمرکز بر اهداف مهم را داشته باشد تا دریچه جدیدی از موفقیت به روی سازمان باز کند. رهبران همچنین به خودآگاهی عمیق نیاز دارند و باید بر امیال درونیشان اختیار داشته باشند. آن ها باید از اتکا به جذابیت خودداری کنند. درعوض برای هدایت تیم خود و هدایت اهداف سازمانی باید از منطق و عقلانیت استفاده نمایند.
به همین دلیل است که در گزینش رهبران، به لزوم گرفتن تست های شخصیتی معتبر و علمی تأکید شده است. از نتایج این آزمون ها برای پیش بینی پتانسیل رهبری در ابعاد مختلف استفاده می شود.
مربیان رفتاری نیز در جریان واقعی زندگی میتوانند شخصیت یک فرد را بشناسند. همچنین منابع تحقیقاتی زیادی برای شناختن رهبران واقعی وجود دارد. ما همه آنچه که از یک رهبر انتظار میرود درون کاندیدای مدنظر جستجو می کنیم و به این ترتیب از دام کاریزما جلوگیری می نماییم،
تله ای که می تواند ویژگی های به شدت منفی یک فرد را پنهان کند و باعث مثبت شدن کاذب نتیجه مصاحبه او در استخدام شود.در عوض ، در مسیر یافتن رهبران با مهارت های واقعی و ذهنی قدرتمند که به پیشرفت سازمان می انجامد حرکت میکنیم.
خواه رهبرانی جذاب باشند و یا افرادی عادی.